حضرت مسلم (ع) هنگام شهادت

مسلم هنگام شهادت ۴۰ سال داشت/ امام حسین(ع) به کوفیان بی‌اعتماد بود/ مختار مطمئن‌ترین فرد کوفه بود

تاریخ انتشار:
پژوهشگر و استاد تاریخ اسلام گفت: مسلم‌بن عقیل تنها امین و مورد وثوق امام حسین(ع) است، فردی که قدرت تحلیل دارد؛ پس او تنها یک پسرعمو نیست بلکه فردی وفادار، عالم، تحلیل‌گر و دارای شم سیاسی بالاست.
رجبي

 مسلم بن عقیل پسرعموی امام حسین (ع) در مدینه به دنیا آمد، وی از شخصیت‌های مورد اعتقاد امام (ع) بود که به عنوان سفیر توسط ایشان به کوفه روانه شد تا میزان صداقت مردم کوفه را به امام گزارش دهد. وی یکی از چهره‌های سرشناس و فداکار تاریخ است که یادآوری‌اش خوبی‌ها، رشادت‌ها، جوانمردی‌های یک سردار شهید را به خاطر می‌آورد.فداکاری و تلاش مسلم مقدمه نهضت عاشورا شد وی نخستین شهید راه امام حسین (ع)، سفیر انقلاب عاشورا است.
روز عرفه سال 60 هجری (نهم ذی الحجه) این فرستاده امام حسین به کوفه به شهادت رسید. درباره زندگی و شخصیت حضرت مسلم نقل‌های مختلفی در تاریخ است که درباره جزئیات مستند آن با محمدحسین رجبی دوانی، استاد تاریخ اسلام به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانیم:

امام حسین(ع) مسلم را چون برادرش می‌دانست

*لطفا درباره اصل مأموریت حضرت مسلم در کوفه توضیح دهید؟

- حضرت مسلم بن عقیل شخصیت بزرگی است که به عنوان سفیر، نماینده و فرستاده ویژه حضرت سیدالشهدا (ع) به سوی مردم کوفه می‌آید و برای شناخت شخصیت او همین بس که امام حسین (ع) در نامه‌ای خطاب به مردم کوفه مأموریت حضرت مسلم را شرح می‌دهد و می‌گوید که من برادر، پسر عمو و فرد مورد وثوق خاندانم را به سوی شما می‌فرستم، یعنی امام حسین (ع) او را برادر خود تلقی کرد و مسلم فرد مورد اعتماد و وثوق امام حسین (ع) به شمار می آورد.
نکته مهم اینجاست که امام (ع) با اینکه بیش از 12 هزار نامه از کوفیان دریافت کرد اما به نامه‌های آنها و محتوای آن اطمینان نداشت مگر اینکه مسلم به سوی کوفه رود و او به امام بنویسد که مردم کوفه همان هستند که در نامه نوشته‌اند. امام (ع) بر مبنای سخن مسلم به سوی کوفه حرکت می‌کند لذا از این لحاظ مشخص می‌شود که مسلم شخصیت بزرگی است که نماینده امام حسین (ع) به شمار می رود و مردم کوفه وظیفه دارند اگر آن گونه که در نامه‌ها نوشتند مشتاق یاری امام هستند با مسلم باید به نمایندگی امام (ع) بیعت کنند و همین امر هم صورت می‌گیرد.

مختار مطمئن‌ترین فرد کوفه بود
*چرا مسلم پس از ورود به کوفه به خانه مختار می‌رود؟

-مسلم برای انجام این مأموریت بزرگ وارد کوفه می‌شود به دستور امام حسین (ع) که فرموده بود باید در خانه مطمئن‌ترین فرد کوفه فرود آیی به خانه مختار می‌رود و هنگام ورود او سیل جمعیت مردم کوفه به سمت آن بزرگوار روانه می‌شوند تا نامه امام (ع) را بشنوند و سپس که در جریان فرمان امام قرار گرفتند با مسلم بیعت کرده و حتی طبق برخی نقل‌ها شمار بیعت‌ها از 13 هزار به همراه پیمان خون با مسلم بیشتر شد، بنابراین او نیز به امام نامه نوشت که کوفه محیای قدوم شماست، البته پس ازاین هم هجوم مردم ادامه داشت تا اینکه بیش از 40 هزار نفر طبق برخی نقل‌ها شمار بیعت کنندگان شدند.

امام حسین (ع) می‌دانست به نامه‌های کوفیان اعتمادی نیست
*مهمترین علتی که امام مسلم را برای نمایندگی‌اش در کوفه انتخاب کرد، چه بود؟

علت اینکه امام مسلم را برای نمایندگی‌اش فرستاد این بود که امام چون خود قبلاً در خلافت امیر در کوفه بوده و شناخت نسبی به بزرگان کوفه و رجال آنها دارد می‌داند کوفیان دچار تزلزل هستند به نامه‌های آنها اطمینان ندارد لذا فردی را که از سوی امام قابل اطمینان است باید بفرستد که تحقیق کند اگر کوفیان واقعاً متحول شدند و حاضرند در راه خدا جان بدهند این را برای امام بنویسد پس کسی باید از سوی امام برود که اطمینان‌آور باشد و مسلم چنین جایگاهی دارد او نه تنها امین و مورد وثوق است بلکه فردی است که قدرت تحلیل دارد و می‌تواند مسائل را خوب تجزیه و تحلیل کند پس امام به قدری به او اطمینان دارد که می گوید اگر او چنین یقینی نسبت به مردم حاصل کرد، من به گفته او عمل می کنم و همینطورهم شد پس او یک پسرعمو فقط نیست یک شیعه نیست که وفادار باشد، بلکه فرد برجسته عالم، تحلیل گر و دارای شم سیاسی است که می تواند مسایل را حل و فصل و بررسی کند.

اطلاعات دقیقی از خانواده مسلم در تاریخ نیست
*درباره خانواده مسلم چه اطلاعاتی در تاریخ در دست است؟

-راجع به خانواده مسلم اطلاعات دقیقی در تاریخ ثبت نشده است ولی پدر ایشان عقیل بن ابی طالب برادر بزرگتر امیرالمومنین (ع) است و طبق برخی نقل‌ها حدود 20 سال از امیر (ع) بزرگتر و نابینا بود و همان فردی که در عین این که به شدت به علی (ع) علاقه مند بود تا وقتی فقر و بیچارگی او را به زانو در آورد در دورانی که علی (ع) امیر و خلیفه بود، نزد ایشان آمد و درخواست کمک از بیت‌المال کرد که براساس آنچه همه می‌دانیم علی (ع) نیز آتشی بر کف دستش گذاشت اگرچه عقیل آنجا از امیر(ع) دلخور شد و برای بدست آوردن قدری مال نزد معاویه رفت ولی این عاملی نشد که او نسبت به امیرالمومنین (ع) و فرزندان حضرت بی معرفت باشد.

نکته‌ای درباره دو طفلان مسلم
*از مسلم نسلی باقی مانده است؟

- مسلم دو فرزندش در کربلا به شهادت رسیدند که جوانان برومندی بودند. یک داستان هم راجع به طفلان مسلم وجود دارد دو طفل خردسالی که از واقعه کربلا جان به در بردند، بعد گرفتار شده و به شهادت می‌رسند، این داستان اگرچه مشهور است اما از لحاظ تاریخی مستند نیست، این دو طفل توسط شیخ صدوق بدون ذکر منبع در کتابشان آمده است و هیچ منبع دیگری هم اینها را تأیید نمی‌کند و کسان دیگر به همین استناد و به نقل از شیخ صدوق مباحثشان را بیان کردند.

*به سرانجام مسلم بازگردیم، ایشان چگونه به شهادت رسید؟

- درباره عاقبت کار مسلم باید بیان کرد که ایشان در کوفه بود و امام حسین (ع) به محض دریافت نامه مسلم که از حضرت رسیده بود به کوفه شتافت. امام از مکه حرکت کرد تا به سوی کوفه بیاید، منتها عبیدالله بن زیاد که از سوی یزید علاوه بر حکومت بصره به فرمانروایی کوفه هم رسیده بود، مأمور شد تا پیش از رسیدن امام به کوفه بیاید و از اقدامات مسلم جلوگیری کند و مالک آنجا شود با سرعت از بصره به کوفه آمد و با تطمیع و تهدید اشراف و بزرگان کوفه موفق شد بخش قابل توجه آنها را به خود مجذوب و از یاری مسلم بازدارد مسلم به فعالیت‌های خود ادامه داد و بنا داشت کوفه را از قید بنی امیه آزاد و پایگاهی برای ورود امام بسازد، اما به سبب آنچه گروه اشراف کوفه خیانت و به سوی عبیدالله برگشتند.

خیانت کوفیان مسلم را تک و تنها به خیابان‌ها رهسپار کرد

مسلم مجبور شد از خانه مختار که علنی بود  خارج و برای ادامه کار به خانه هانی بن عروه برود و آنجا را پایگاه  کار مخفیانه خود قرار دهد، اما با توطئه عبیدالله و کشف مخفیگاه مسلم و دستگیری هانی که مسلم را پناه داده بود محاسبات مسلم به هم ریخت و او مجبور شد پیش از موعد قیام و به رغم اینکه ده‌ها هزار نفر اعلام آمادگی کردند که با او باشند به سبب جوی که عبیدالله ایجاد کرده بود، تنها 4 هزار نفر به او لبیک می‌گویند و با وجود اینکه شهر را در کنترل خود گرفته بود اما خیانت اشراف کوفه و تهدیدات کوفیان که مردم را از حمله شامیان ترسانده بودند، موجب شد انقلابیون اطراف مسلم به سرعت پراکنده شوند به گونه ای که هنگام غروب شمار آنها به 500 نفر کاهش یافت زمانی که برای اقامه نماز مسلم وارد مسجد جامع شد 30 نفر باقی مانده بودند و هنگامی که سلام داد 10 نفر و هنگامی که از مسجد بیرون آمد تنها یک نفر با او بود، حال آنکه در هنگام قیام شهر غیر از دارالاماره در اختیار مسلم بود ولی او با خیانت کوفیان تک و تنها در کوچه‌های کوفه می‌گشت و جایی برای اقامت و پناه نداشت که تنها پیرزنی به نام طوعه که فرزندش بیرون رفته بود وقتی مسلم از او درخواست آب کرد او را در خانه جا داد که بازهم به دلیل خیانت فرزند او جای اختفای مسلم لو رفت و روز بعد عبیدالله گروهی برای دستگیری او فرستاد و مسلم درحالیکه مردانه مقابله کرد و یک تنه با آنها جنگید نهایتاً در اثر ضربات تیرهایی که به او اصابت کرد توانش زایل شد ولی با وجود امان بازهم او را دستگیر کردند و نزد عبیدالله بردند و بعد از یک برخورد و پرس و جوی پرخاشگرانه بین آنها عبیدالله فرمان قتل مسلم بن عقیل را داد و نماینده امام حسین (ع) مظلومانه مثل امروز که روز عرفه است در کوفه گردن زده شد و پیکرش از فراز بام دارالاماره به پایین افکنده شد.

*مسلم در زمان شهادت چند سالش بود؟

-سن مسلم را دقیق نمی‌دانیم ولی از این جهت که دارای دو فرزند جوان برومند بوده که در کربلا به شهادت رسیدند قاعدتاً باید سنش 40 تا 45 سال بوده باشد.
 فرزندان مسلم اعتقاد قلبی به ولایت داشتند

*درباره ویژگی‌های شخصیت او چه اطلاعاتی در تاریخ است؟

-درباره شخصیت و ویژگی‌های اخلاقی حضرت مسلم اطلاعات ضعیف است اما در اینکه او فرد بسیار آگاهی بوده شکی نیست بالاخره از حضور چند معصوم استفاده کرده، در خدمت امیرالمومنین (ع)، امام حسن(ع) و امام حسین (ع) بوده در حقیقت شاگردی اینها را کرده و فرد خود ساخته ای است که نه تنها خود بلکه خانواده خود را به گونه‌ای پرورش داده که به ولایت اهل بیت (ع) نه تنها اعتقاد بلکه باور شدید قلبی دارند.
پس اینجا می بینیم که وقتی فرزندان و وابستگان او بین راه خبر شهادت مسلم را می شنوند امام (ع) به آنها می گوید از مسیر بازگردید یا شب عاشورا هم به آنها اشاره می‌کند اما بازهم آنها در دفاع امام حسین (ع) و شهادت مقاوم هستند و این نشان می‌دهد مسلم در خود فرد شایسته هم خاندان خوبی پرورش داده که بعد از شهادت او هم حاضر نیستند امام را رها کنند.
در قسمتی از زیارتنامه مسلم می‏‌خوانیم: ألسَّلامُ عَلَیک أیهَا الفادی بِنَفسِهِ وَ مُهْجَتِهِ الّشهیدُ الْفَقیهِ المَظلُومِ الْمَغصُوبِ حَقُّهَ المُنتهِک حُرَمَتُهُ الَّسلامُ عَلَیک یا فادی‏ بِنَفسِهِ ابْنَ عَمِّهِ وَ فَدی‏ بِدَمِهِ دَمْهُ. السَّلامُ عَلَیک یا أوَّلَ الشُّهَداءِ وَ امام السُّعداء ... السُّلامُ عَلَیک یا وَحیداً غَریباً عَنْ اهلِهِ بَینِ الأعْداءِ بِلا ناصرٍ وَ لا مُجیبَ : سلام بر تو ای جان نثار، ای شهید فقیه و مظلوم، ای کسی که حقّش غصب گردید و حرمتش شکسته شد. سلام بر تو که جانت را فدای پسر عمومیت کردی و برای حفظ او خون دادی. سلام بر تو ای اوّلین شهید و ای پیشوای سعادتمندان، سلام بر تو که میان دشمنان، تنها و بی کس بودی و یار و یاوری نداشتی.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.