گفتگوی امام باقر با خوارج

تاریخ انتشار:
امام باقر(علیه‌السلام) در زمان امامت با استفاده از روش‌های علمی و سودمند به تبلیغ اسلام پرداختند که یکی از این روش‌ها؛ مناظره و گفتگو با بزرگان فرقه‌های دیگر بود که مهم‌ترین ثمره آن تبیین صحیح اسلام راستین و حقیقی توسط امام باقر(علیه‌السلام) بود.
امام باقر

پایگاه اطلاع رسانی بلاغگفتگوی امام باقر با خوارج، برای هدایت آن‌ها

اعمال ظالمانه بنی‌امیه باعث شد تا جامعه اسلامی در عهد امامت امام باقر(علیه‌السلام) دچار هرج‌ومرج و آشفتگی فرهنگی و دینی شود و مسلمانان در بسیاری از مسائل دینی اختلاف پیدا کنند. در این دوره امام باقر(علیه‌السلام) تصمیم گرفت تا از اقدام مستقیم علیه امویان پرهیز کنند و از روش‌های دیگری را برای ترویج اسلام استفاده کند. زیرا در آن شرایط هر اقدامی محکوم به شکست بود و موجب کشته شدن شیعیان می‌شد.

یکی از موانع اصلی ترویج و گسترش اسلام در زمان امام باقر(علیه‌السلام) وجود فرقه‌های نوظهور بود که اساس اسلام را به خطر می‌انداخت و حضرت هم‌چون سدی استوار در برابر نفوذ عقاید باطل این فرقه‌ها ایستادگی کرد و به ترویج و گسترش اسلام راستین پرداخت. یکی از راه‌هایی که امام باقر(علیه‌السلام) برای مقابله با این فرقه‌ها به خوبی از آن بهره گرفت، مناظره و گفت‌وگو بود، روشی که در عصر آن حضرت رواج داشت و ابزار مهمی برای انتقال عقاید و فرهنگ شمرده می‌شد.

حضرت نیز با اندیشمندان متعددی، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، مناظره و احتجاج می‌کرد، این امر در نهادینه کردن معارف اسلامی و ترویج و تبلیغ اسلام حقیقی بسیار مؤثر بود. امروزه نیز مناظره‌های امام یکی از منابع غنی معارف دینی به حساب می‌آید. اما باید توجه داشت که بیشتر مناظرات آن حضرت با اندیشمندان اسلامی صورت گرفت، زیرا در عصر ایشان فرقه‌های مذهبی و گروه‌های سیاسی و مذهبی متعددی مانند: معتزله، خوارج و مرجئه فعالیت داشتند. لذا امام باقر(علیه‌السلام) با مناظره و گفت‌وگو با آن‌ها پایگاه‌های فکری و عقیدتی آنان را در هم می‌کوبید و بی‌اساس بودن عقایدشان را با دلایل روشن ثابت می‌کرد.

خوارج یکی از فرقه‌های فعال در زمان امام باقر(علیه‌السلام) بود. هسته اولیه این فرقه، کسانی بودند که در پی پذیرش حکمیت در جنگ صفین، طرفین حکمیت را تکفیر کردند. این افراد گروهی از سپاهیان امیرالمومنین(علیه‌السلام) بودند که حضرت را مجبور به پذیرش حکمیت کردند.

این گروه در زمان امام باقر(علیه‌السلام) در نقاط مختلفی فعالیت داشتند و علاوه بر تحرکات نظامی، گاهی هم به گفت‌وگو و مناظره با دیگران می‌پرداختند. روزی یکی از بزرگان خوارج خدمت امام باقر(علیه‌السلام) رسید و حکم برخی از مسائل شرعی را پرسید. امام باقر(علیه‌السلام) از این مساله استقبال کرد و به سؤالات او پاسخ داد. حضرت از این فرصتی که به وجود آمده بود استفاده کرد و خطاب به آن مرد فرمود: «به این مارقین(لقب خوارج) بگو: چرا جدایی از امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را حلال شمردید، در صورتی‌که قبلاً خون خویش را در کنار او و در راه اطاعت از او نثار کردید و یاری او را موجب نزدیکی به خدا می‌دانستید؟».

امام در ادامه فرمودند: «آنان(خوارج) خواهند گفت: او در دین خدا حَکَم قرار داد. پس به آنان بگو: خداوند در شریعت پیامبر خود(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در دو مورد، دو نفر را حکم قرار داده است؛ یکی در مورد اختلاف میان زن و شوهر است که می‌فرماید: «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنهِمَا فَابْعَثُواْ حَکَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَ حَکَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن یُرِیدَا إِصْلَاحًا یُوَفِّقِ اللَّهُ بَیْنهَُمَا  إِنَّ اللَّهَ کاَنَ عَلِیمًا خَبِیرً [نساء/35] و اگر از جدایی و شکاف میان آن دو -همسر- بیم داشته باشید، یک داور از خانواده شوهر، و یک داور از خانواده زن انتخاب کنید -تا به کار آنان رسیدگی کنند-. اگر این دو داور، تصمیم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق آن‌ها کمک می‌کند زیرا خداوند، دانا و آگاه است».

مورد دیگر هم داوری «سعد بن معاذ» است که پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) او را میان خود و قبیله «بنی قریظه» حَکَم قرار داد و او هم طبق حکم خداوند نظر داد. پس از آن امام باقر(علیه‌السلام) فرمود: آیا نمی‌دانید که امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) حکمیت را به این شرط پذیرفت که دو داور به حکم قرآن داوری کنند و از حدود قرآن تجاوز نکنند و شرط کرد که اگر برخلاف قرآن رأی بدهند، مردود خواهد بود؟ هم‌چنین وقتی به امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) گفتند: داوری که خود تعیین کردی به ضرر تو نظر داد، حضرت فرمود: من او را داور قرار ندادم، بلکه کتاب خدا را داور قراردادم. پس -با توجه به این دو مورد- چگونه مارقین حکمیت قرآن را نمی‌پذیرند؛ هم‌چنین مردود دانستن حکم خلاف قرآن را گم‌راهی به حساب نمی‌آورند».

آن شخص خارجی که با مشاهده استدلال‌های امام باقر(علیه‌السلام) خلع سلاح شده بود و حرفی برای گفتن نداشت گفت: به خدا سوگند که این سخنان را نه شنیده بودم و نه به ذهنم خطور کرده بود و ان‌شاءالله حق همین است».[1]

در نتیجه:
عدم اطلاع خلفای بنی امیه از اسلام باعث شد تا سرزمین‌های اسلامی به لحاظ دینی و فرهنگی دچار هرج‌ومرج شوند و فرقه‌های متعددی از دل اسلام بیرون بیاید. امام باقر(علیه‌السلام) در زمان امامت با استفاده از روش‌های علمی و سودمند به تبلیغ اسلام پرداخت که یکی از این روش‌ها؛ مناظره و گفت‌وگو با بزرگان فرقه‌های اسلامی بود و مهم‌ترین ثمره آن تبیین صحیح اسلام راستین و حقیقی توسط امام باقر(علیه‌السلام) بود.

برای مطالعه بیشتر به کتاب «سیره پیشوایان» اثر مهدی پیشوایی مراجعه کنید.

پی‌نوشت:
[۱]. الاحتجاج، طبرسی، المطبعه المرتضوریه، نجف، ج 2، ص 176.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.