هاله تبلیغ 1 (خانواده مبلغان)

تاریخ انتشار:
تبليغ دين و دعوت انسانها به پرستش خداوند موهبتی الهی بوده و جای بسی سپاس به درگاه ايزدی دارد. درعرصه تبليغ و سخنوری...
نویسنده: محمدحسن نبوی
نام نشریه: مبلغان، شماره 73

تبليغ دين و دعوت انسانها به پرستش خداوند موهبتی الهی بوده و جای بسی سپاس به درگاه ايزدی دارد.

درعرصه تبليغ و سخنوری مردم سخنان مبلغ را می‌شنوند و از پيامهای قرآن و آموزه‌های اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام تأثير پذيرفته و می‌کوشند تا حدی باورها، بينشها، گرايشها، و رفتار خود را با آن شاخصها تنظيم و از کاستيهای خويش بکاهند و سير الی الله و عبوديت خداوند را به تناسب ايمان خويش در فراز و نشيبهای زندگی دنبال کنند.

اما پس از سخنرانی با دقت بسيار، خاموش و تيز بينانه، رفتار مبلّغ را ورانداز می‌کنند؛ اگر دوری از دنيا را پس از سخن در رفتار او احساس کردند، از عمق جان به تقويت و تصحيح بعد معنوی خود می‌پردازند؛ اگر پرهيز از دروغ و غيبت را در رفتارهای پس از منبر و در برخوردهای اجتماعی او در عمل يافتند، تازه گفتارهای وی در جان آنان خانه می‌کند.

اگر مردم دنيا دوستی و بی‌پروايی را در اعمال مبلّغ حس کردند، گاهی آثار ابتدايی تبليغ هم از بين می‌رود. اينجا مبلّغ از سويی بر تأثير تبليغی خويش لطمه وارد کرده، و از سوی ديگر ترديد و شک نسبت به ديگر روحانيون و مناديان پرستش ايجاد کرده، و باری گران بر دوش خود خواهد نشاند.

علاوه بر عملکرد خود مبلّغ، عوامل ديگری نيز در نتيجه دادن يا بی‌نتيجه ماندن تبليغ او مؤثرند؛ مانند: خانواده مبلغ، خويشاوندان او، افرادی که با آنها حشر و نشر دارد و... که می‌توانيم از آنها به «هاله تبليغ‌» تعبير کنيم. در سلسله مقالاتی با عنوان «هاله تبليغ‌» به تبيين هر يک از اين عوامل خواهيم پرداخت.

خانواده مبلّغ

يکی از اموری که در تأثير، پايداری و نهادينه شدن تبليغ اهميتی بس شگرف دارد، رفتار و عملکرد دينی ـ اجتماعی خانواده روحانی است.

پوشش، حجاب، زينت، خانه داری و شوهرداری زنان و دختران روحانيون، الگويی عملی و دينی برای مردم به حساب می‌آيد و عموم مردم؛ اعم از زنان، مردان، دختران و پسران، با دقّّت و حساسيت رفتار آنان را زير نظر داشته و به تجزيه و تحليل آن می‌پردازند.

فرزندان مبلغ برای بسياری از مردم به ويژه هم سالان آنان درس آموز بوده و مورد عنايت ذهن کنکاشگر آنها می‌باشند.

همين الگوپذيری جامعه از عملکرد خانواده روحانی مسئوليتی بزرگ برای مبلّغ و خانواده او ايجاد می‌کند؛ همانگونه که همسران پيامبر صلی الله عليه و آله به دليل تأثير رفتار آنان در رويکرد و عملکرد مردم، مسئوليت خاصی داشتند. قرآن مجيد می‌فرمايد: [يا نِسَاءَ النَّبِی لَسْتُنَّ کَاَحَدٍ مِنَ النِّساءِ اِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلاتَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَض وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً وَ قَرْنَ فی بُيُوتِکُنَّ وَلاتَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْاُولَی وَ اَقِمْنَ الصَّلواةَ وَ آتِينَ الزَّکاةَ وَ اَطِعْنَ اللهَ وَ رَسُولَهُ] ؛[1] «ای زنان پيامبر! شما همانند زنان معمولی نيستيد؛ اگرتقوی پيشه کنيد، پس هوس انگيز سخن نگوئيد که بيماردلان در مورد شما طمع ورزند و سخن شايسته بگوييد. و در خانه‌های خود بمانيد و همانند دوران جاهليّت نخستين در ميان مردم ظاهر نشويد و نماز بپا داريد و زکات بپردازيد و از خدا و رسولش اطاعت کنيد.»

از اين آيات به خوبی معلوم می‌شود که جايگاه زنان پيامبر صلی الله عليه و آله به دليل نزديک بودن به کانون وحی از اهمّيت خاصّی برخوردار است و بايد درگفتار، زينت کردن و رفتارهای اجتماعی پروا داشته، در بپا داشتن نماز و پرداخت زکات و اطاعت از خداوند و پيامبر صلی الله عليه وآله، نسبت به ديگران دقيق‌تر عمل کنند.

اينجا به دليل جايگاه و انتساب زنان پيامبر صلی الله عليه و آله به آن حضرت، آيات ويژه‌ای نازل می‌گردد و اهمّيت اين امر را گوشزد می‌کند.

عذاب يا پاداش

انتساب همسران پيامبر صلی الله عليه و آله به آن بزرگوار تا آنجا دارای اهمّيت است که گناه آنان دارای عذاب مضاعف و نيکيهای آنان از پاداش فوق العاده برخوردار می‌شود.

قرآن مجيد می‌فرمايد: [يَا نِسَاءَ النَّبِی مَنْ يَأْتِ مِنْکُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَ کَانَ ذَلِکَ عَلَی اللهِ يَسِيراً وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْکُنَّ لِللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صَالِحاً نُؤْتِهَا اَجْرَها مَرَّتَيْنِ وَاعْتَدْنَا لَهَا رزْقاً کَريِماً] ؛[2] «ای همسران پيامبر! هر کدام از شما گناه آشکار و فاحشی مرتکب شود، عذاب او دو چندان خواهد بود و اين برای خدا آسان است، و هر کس از شما برای خدا و رسولش خضوع کند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دوچندان خواهيم ساخت و روزی پر ارزش برای او آماده کرده ايم.»

شخصی به امام سجاد عليه السلام می‌گويد: «شما اهل بيت، بخشيده شده ايد.»

امام عليه السلام غضبناک شده می‌فرمايد: «نَحْنُ اَحْرَی اَنْ يَجْرَی فينَا مَا اَجْرَی اللهُ فِی اَزْواجِ النَّبِی صلی الله عليه و آله مِنْ اَنْ نَکُونَ کَمَا تَقُولُ اِنَّا نَرَی لِمُحْسِنِنَا ضِعْفَيْنِ مِنَ اْلأجْرِ وَ لِمُسيئِنَا ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ ثُمَّ قَرَأَ اْلاَيَتَيْنِ؛[3] آنچه خداوند دربارة زنان پيامبر صلی الله عليه و آله مقرر کرد، ما از همه برای اجرای آن سزاوارتريم تا آنچه تو می‌گوئي. ما بر نيکوکارمان دوبرابر اجر می‌بينيم و بر خطاکارمان دو برابر عذاب. سپس [حضرت] آيات فوق را تلاوت فرمودند.»

از اين روايت به خوبی معلوم می‌شود که حکم آيات، مربوط به تنها زنان پيامبر صلی الله عليه و آله نبوده، بلکه ملاک انتساب به آن حضرت می‌باشد؛ هرچه اين انتساب قوی تری باشد، انتظار مردم و تأثير رفتار اين افراد در آنان بيشتر می‌گردد و همين تأثير اجتماعی می‌تواند موجب فراگيری و عموميّت چنين حکمی گردد.

امام صادق عليه السلام خطاب به شقرانی می‌فرمايد:

«يَا شَقْرانِی اِنَّ الْحَسَنَ مِنْ کُلِّ اَحَدٍ حَسَن وَ اِنَّهُ مِنْکَ اَحْسَن لِمَکَانِکَ مِنّا وَ اِنَّ الْقَبيحَ مِنْ کُلِّ اَحَدٍ قَبيح وَ اِنَّهُ مِنْکَ اَقْبَح؛

ای شقراني! نيکی از هر کس خوب است و از تو نيکوتر است، به خاطر ارتباطت با ما و زشتی از هر کس ناپسند است و از تو ناپسندتر.»

از مباحث فوق به خوبی در می‌يابيم که افراد به اندازه‌ای که در بين مردم مرتبط با اهل بيت عصمت و طهارت و آشنا به معارف آنان احساس گردند، لازم است در کنترل رفتار خويش بيشتر حساس باشند و از آنجا که روحانيون، لباس منتسب به اين خاندان را بر تن و معارف آنان را فرا گرفته، مردم را به اين معارف فرا می‌خوانند، قطعاً در ديدگاه مردم اسوه بوده و همسران و فرزندان آنان نيز از اين زاويه مورد توجّه می‌باشند.

سليمان بن مهران می‌گويد: بر امام صادق عليه السلام وارد شدم در حالی که حضرت برای عده‌ای از شيعيان اين سخن را می‌گفتند:

«مَعَاشِرَ الشِّيعَةِ! کُونُوا لَنَا زَيْناً وَ لاَتَکُونُوا عَلَيْنَا شَيْناً، قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَاحْفَظُوا اَلْسِنَتَکُمْ وَ کُفُّوهَا عَنِ الْفُضُولِ وَ قُبْحِ الْقَوْلِ؛[4] ‌ای شيعيان! برای ما زينت باشيد و موجب زشتی بر عليه ما نباشيد، با مردم زيبا سخن گوييد و زبانتان را حفظ کنيد و از سخن زياد و کلام زشت باز داريد.»

از آنجا که مبلغ به عنوان عالم دينی و آشنای به معارف اهل بيت، و خانواده او منتسب به او شمرده می‌شوند و رفتار نيکوی آنان زينت عالم و در نتيجه زينت امامان و مقتدای آنان خواهد بود و زشتيهای آنان مردم را نسبت به معارف اهل بيت عليهم السلام بی‌توجّه می‌کند، لازم است مبلّغ بيش از هر چيز به رشد و هدايت خويشان و نزديکان خود اهتمام ورزد و به هيچ وجه از عملکرد وابستگان خويش غافل نماند.

پيامبر اسلام صلی الله عليه و آله قبل از تبليغ عام، موظّف به انذار اقوام نزديک خود می‌شود. قرآن مجيد می‌فرمايد: [وَاَنْذِرْ عَشِيرَتَکَ الْأقْرَبيِنَ] ؛[5] «خويشان نزديک خود را هشدار ده.»

در اين آيه دو ملاک مطرح است:

اول: خويشاوندي، که شامل نزديکان سببی و نسبی انسان می‌شود.

دوم: اقرب بودن و نزديکي.

و از آنجا که نزديک بودن دارای مراتبی بوده و نسبی می‌باشد، شايد بتوان گفت: هرچه خويشاوندی نزديکتر باشد، اهمّيت تبليغ و انذار بيشتر می‌گردد.

گرچه بسيار خوب است که مبلغ همه برادران، عموها، عمه ها، داييها، و فرزندان خويشان دور و نزديک خود را مورد ارشاد ويژه قرار دهد؛ امّا ملاک اقرب بودن، در زن و فرزند از همه قوی‌تر بوده و لازم است با دلسوزی و اهتمام بيشتری دنبال شود.

پيامبر صلی الله عليه و آله مسئوليت هدايت همه انسانها را دارد، ليکن هدايت خويشان و نزديکان مورد عنايت ويژه می‌باشد. مؤمنين نيز وظيفه دارند جهت هدايت همه انسانها بکوشند، اما توجه به هدايت خانواده، وظيفه خاصّ مؤمنين تلقی می‌گردد.

قرآن مجيد می‌فرمايد: [يَا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَکُم وَ اَهْلِيکُمْ نَاراً وَ قُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ] ؛[6] «‌ای کسانی که ايمان آورده ايد! خود و خانوادة خويش را از آتشی که هيزم آن انسانها و سنگها هستند، نگهداريد.»

اين امر برای روحانيون که در جايگاه هدايت عموم مردم قرار دارند، بايد از توجه بيشتری برخوردار باشد.

خانواده پاک، آرزوی پيامبران

يکی از پيامبران الهی در دعاها و نيايشهای خود نسل صالح و پارسا را از خداوند طلب می‌کرد.

آن حضرت دعا می‌کرد که:

[رَبِّ هَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِيَّةً طَيِّبَةً اِنَّکَ سَميِعُ الدُّعاءِ] ؛[7] «خداوندا از طرف خود فرزند پاکيزه‌ای به من عطا فرما که تو پذيرنده دعايي.»

حضرت ابراهيم عليه السلام در هنگام بنای کعبه دست به دعا برمی دارد و عرض می‌کند:

[رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنَا اُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ] ؛[8] «پروردگارا! ما را تسليم خود و از دودمان ما امتی که تسليم تو باشند قرار ده.»

جايگاه نماز و هدايت خانواده

در بين همة شاخصهای معرفتی و عملي، بحث نماز در تربيت خانواده از اهمّيت بيشتری برخوردار است.

قرآن مجيد درباره حضرت اسماعيل عليه السلام می‌فرمايد:

[وَ کَانَ يَأْمُرُ اَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکَاةِ] ؛[9] «او همواره خانواده خويش را به نماز و زکات امر می‌فرمود.»

و پيامبر اسلام صلی الله عليه و آله موظف می‌شود که خانواده خويش را به نماز سفارش کند:

[وَأْمُرْ اَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا] ؛[10] «خانواده ات را به نماز فرمان ده و بر آن پايداری کن.»

و حضرت ابراهيم عليه السلام عرض می‌کند: [رَبِّ اجْعَلْنِی مُقيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي] ؛[11] «پروردگارا! من و فرزندانم را از بر پا کنندگان نماز قرار ده.»

آخرين توصيه پيامبران

هدايت خانواده و تداوم حرکت نورانی پرستش خداوند تا آنجا اهميّت دارد که پيامبران از سويی فرزندان خويش را بدان توصيه نموده و از سوی ديگر جهت استمرار پرستش خداوند از آنان پيمان می‌گرفتند. قرآن کريم می‌فرمايد:

[وَ وَصَّی بِهَا اِبْرَاهيِمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يَا بَنِی اِنَّ اللهَ اصْطَفَی لَکُمُ الدِّيْنَ فَلَاتَمُوتُنَّ اِلاَّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ.‌ام کُنْتُمْ شُهَدَاءَ اِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ اِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَاتَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی قَالُوا نَعْبُدُ اِلَهَکَ وَ اِلَهَ آبَائِکَ اِبْرَاهيمَ وَ اِسْمَاعيلَ وَ اِسْحَاقَ اِلَهاً وَاحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ] ؛[12] «ابراهيم و يعقوب عليهما السلام فرزندان صالح خود را [در آخرين لحظات عمر] به اسلام وصيت کرده [و گفتند] :‌ای فرزندان من! خداوند اين آئين را برای شما برگزيد؛ پس جز بر اين آئين از دنيا نرويد.

آيا شما به هنگام مرگ يعقوب عليه السلام حاضر بوديد که به فرزندان خود گفت: پس از من چه چيز را می‌پرستيد؟ [آنها] گفتند: ما خدای تو و خدای پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق؛ خدای يکتا را می‌پرستيم و ما تسليم او هستيم.»

فرزند صالح و پس از مرگ

از مباحث گذشته اهميّت ارشاد و تربيت دينی اعضاء خانواده به خوبی تبيين گرديد، اما توجه به مسئله ديگری حائز اهميّت است، و آن تأثير اعمال نيک فرزندان در عالم برزخ و پس از مرگ می‌باشد.

آدمی با خروج از عالم دنيا به سرای آخرت پا می‌گذارد و پرونده اعمال نيک و بد او بسته می‌شود. او پس از مرگ اهمّيت ايمان و عمل صالح را به شايستگی درک می‌کند و از خداوند می‌خواهد که به دنيا برگردد و کارنامه‌ای درخشان از باورها و اعمال خود بسازد؛ ليکن پاسخ می‌يابد که هرگز نمی‌تواند باز گردد.

در سرای آخرت تنها چند چيز همچنان می‌تواند يار و کمک کار او گردد که يکی از آنها فرزند صالح است.

عن الصادق عليه السلام قال: «لَيْسَ يَتَّبِعُ الرَّجُلَ مَوْتَهُ مِنَ الْأجْرِ اِلاّ ثَلاثُ خِصَالٍ: صَدَقَة اَجْرَاهَا فی حَيَاتِهِ فَهِی تَجْری بَعْدَ مَوْتِهِ وَ سُنَّة هَدَی فَهِی تُعْمَلُ بِهَا بَعْدَ مَوْتِهِ وَ وَلَد صَالِح يَسْتَغْفِرُ لَهُ؛ پس از مرگ اجری به دنبال آدمی نخواهد بود مرگ سه خصلت: صدقه‌ای که در زندگی جاری کرده و پس از مرگ او ادامه دارد، و سنت هدايت آميزی که بعد از مرگ اش بدان عمل شود، و فرزند صالحی که برای وی طلب آمرزش کند.»

اشتباه

عده‌ای در تربيت فرزندان کوتاهی می‌کنند و هنگامی که با مشکل تربيتي، رفتاری و فکری آنان مواجه می‌شوند می‌گويند: «پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوّتش گم شد.‌» و يا با استناد به انحراف جعفر کذّاب، انحراف فرزند خويش را طبيعی و بی‌اهمّيت قلمداد نموده، و بدين وسيله وجدان خود را آرام می‌کنند، در حالی که بايستی توجّه داشته باشند که:

1. در بين پيامبر زادگان و امام زاده ها، انسانهای صالح و پارسا به حدّی فراوان است که مانند پسر نوح و جعفر کذّاب مصداق بارز «النّادر کالمعدوم» است.

2. پيامبران و ائمه اطهار کوچک ترين کوتاهی در مورد تربيت فرزندان خود نداشتند و در صورت انحراف فرزندان، به هيچ وجه مسئوليتی متوجّه آن بزرگواران نبوده است.

3. اگر مبلّغ و روحانی در تربيت همسر و فرزند خود وظيفه خود را به نحو شايسته انجام داد، اگر انحرافی رخ نمود، شرعاً و عرفاً معذور است؛ اما اگر در اهتمام به تربيت و هدايت آنان کوتاهی کرد، وظيفه دارد در صورت امکان به جبران کاستيها بپردازد.

رويکردها

با توجّه به مباحثی که گذشت، مواردی پيشنهاد می‌شود که مبلغين نسبت به خانواده‌ها عمل کنند.

1. علاوه بر ترغيب به شرکت فعال در مجالس مذهبي، برنامه‌های ويژه آموزشی برای خانواده در نظر گرفته شود.

2. حجاب و پوشش همسر و دختران را مورد عنايت خاص قرار داده و به آنان گوشزد کنند که اگر همسران و منتسبين به روحانی در حجاب کوتاهی کنند و يا حتی صورت را کامل نشان دهند، علاوه بر آثار منفی در مردان، موجب کاهش حساسيّت زنان در حد واجب حجاب می‌شود.

3. آثار مترتب بر رفتار خانواده روحانی در جوّی کاملاً صميمی برای آنان توضيح داده شود و اهمّيت انجام واجبات و پرهيز از محرمات برای آنان تبيين گردد.

4. در صورت امکان و توانمندی خانواده در تبليغ دين، آنان را فعال سازند؛ اگرچه در حد تصحيح نماز و آموزش قرآن باشد.

5. استفاده همسر مبلغ از زيور در مجالس زنانه حداکثر به اندازه خانواده‌های متوسط باشد.

6. لباسهای اعضاء خانواده مبلغ لازم است نظيف و از جهت قيمت معتدل باشد. اگر لباسهای مندرس بپوشند تأثير منفی داشته و اگر لباسهای اشرافی و گران بر تن کنند، حساسيّتهايی در بين زنان ايجاد می‌کند که در موفقيّت مبلّغ تأثير منفی می‌گذارد.

7. در تربيت فرزندان نيز بايد اعتدال را رعايت کرد. مِهر و محبت بيش از حد آنان را ضعيف، وابسته و پر توقع می‌سازد، و کمبود محبت نيز آثار مخرّب روانی داشته، و موجب احساس حقارت در آنان می‌شود.

· پاورقــــــــــــــــــــی

[1] . احزاب/32 و 33.

[2] . احزاب/ 30 ـ 31.

[3] . تفسير نور الثقلين، ذيل آيات مورد بحث.

[4] . سفينة البحار،ج4، ص547.

[5] . شعراء/214.

[6] . تحريم/6.

[7] . آل عمران/38.

[8] . بقره/128.

[9] . مريم/55.

[10] . طه/132.

[11] . ابراهيم/40.

[12] . بقره/132 ـ 133.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.