رفتن به محتوای اصلی

محوریت آیات و روایات در تبلیغ (1)

تاریخ انتشار:
پیشگفتار یكی از مشغله‌های ذهنی بنده در دنیای تبلیغ، با توجه به مخاطب روز و جامعة كنونی، «استفاده از آیات و روایات»...
نویسنده: جواد حاج حسینی
نام نشریه: مبلغان، شماره 72

پیشگفتار

یكی از مشغله‌های ذهنی بنده در دنیای تبلیغ، با توجه به مخاطب روز و جامعة كنونی، «استفاده از آیات و روایات» بود و گه‌گاهی سؤالاتی از این قبیل ذهنم را به خود مشغول می‌ساخت كه:

لزوم استفاده از آیات و روایات تا چه اندازه‌ای است؟ اگر مخاطب ما نوجوان و جوان امروزی باشد، چگونه می‌توان كلام الهی و سخنان گرانمایة اهل بیت علیهم السلام را به كار برد؟ آیا ثقلین را تا اطلاع ثانوی از كلام و سخن خود حذف كنیم؟ یا به شیوة سنتی ادامه دهیم؟ یا....‌»

این تفكرات ادامه داشت تا اینكه عنایت خداوند حكیم همراهم شد و ریسمان تقدیرم به ارتباط با یك گروه سرحال و با نشاط گره خورد. در این زنجیرة حوادث و كشاكش روزگار، نوبت به جایی رسید كه بندة حقیر توفیق گفت و شنود با اساتید و زبدگان تبلیغ را پیدا كردم و با اعضاء «واحد نوجوان و جوان» در «معاونت تبلیغ و آموزشهای كاربردی حوزة علمیه قم» آشنا شدم.

در مدتی كه با اعضاء واحد در ارتباط بودم و با آنها در مقوله‌های مختلف تبلیغی، فعالیتهای فرهنگی و شیوه‌های نوین آموزشی بحث و گفتگو می‌كردم، با «اصول كلاسداری دینی» آشنا شدم.

این اصول، مباحث كاربردی، ارزشمند و مطابق با جامعة امروز و نیازهای مخاطب است؛ طوری كه رعایت آنها رنگ و لعاب جذاب‌تر و مفیدتری را به فعالیتهای تبلیغی می‌بخشد. از میان اصول مذكور، اصلِ «محور بودن آیات و روایات» برای من جذاب و تفكر برانگیز بود.

زمانه گذشت تا اینكه به پیشنهاد مسئول واحد، تصمیم گرفتم در مورد «محوریت آیات و روایات» سطوری چند، بنگارم.

قلم به دست گرفتم و پس از فكر و نوشتن عناوین بحث، نگارش را آغاز كردم. وقتی به پایان رسید، احساس كردم با عنایات پروردگار سبحان، توجهات امام زمان عج الله تعالی فرجه و یاری اساتید و دوستان، جواب مناسبی را برای پرسشهای خود به دست آورده‌ام.

البته وجود ضعفها و نقصها را منكر نمی‌شوم و در شناخت و رفع آنها، كمك و یاری می‌طلبم.

كلام اول برای آخر

از شما، خوانندة عزیز، خالصانه خواهان بیان نظراتتان هستم. پس به هنگام مطالعة این نوشتار، قلم به دست داشته باشید و پیشنهاد و انتقاد خود را در خصوص مطالب آن، به ویژه صحت و دقت در به كارگیری آیات و روایات، مرقوم فرمایید! حتماً با این جانب ارتباط برقرار كرده، نظر خود را مبذول فرمایید!

قطعاً اندیشه‌های شما یاری‌دِه فكر و امید بخش ما خواهد بود.

جزاكم الله خیر الجزاء

Javad-hajy@htmail. cm

دور نمای بحث

این سری مقالات، بیانگر اهمیت و چگونگی «محوریت آیات و روایات در سخن»، در چهار قسمت است:

1. اولین قسمت را در این شماره، تحت عنوان «محوریت آیات و روایات» خواهید خواند كه به تعریف و اهمیت آن پرداخته‌ایم.

2. مراحل پژوهش در روایات؛

3. چگونگی زمینه‌سازی بیان آیات و روایات؛

4. نكات مهم و فراگیر در به كارگیری آیات و روایات.

نكته

برای روشن ساختن تئوریهای این مقالات، كلاس را عرصة انتخابی جهت اجراء آن در نظر گرفتیم؛ هر چند كه مطالب این نوشتار مختص به كلاس نیست و در سخنرانی، جلسات پرسش و پاسخ و بسیاری از عرصه‌های دیگر تبلیغ، قابل اجراء می‌باشد.

محوریت آیات و روایات

تعریف

مربی موفق وقتی به كلاس می‌رود، باید بداند چه می‌خواهد بگوید؟ از كجا شروع كند؟ چگونه مباحث را پیش ببرد؟ و به كجا ختم كند؟ ممكن است مطالب مختلف، اما مرتبطی را از كتابها، مجلات، رادیو، تلویزیون و... جمع‌آوری كرده، یا با تفكر و مشورت به آن رسیده و آنها را برای ارائه در كلاس نظم داده باشد. حال اگر مربی مطالب و محتوا، ارتباط و نظم بین آنها و نتیجة مباحث مطرح شده را بر اساس گفته‌های وحی و كلام ائمة اطهار علیهم السلام انجام داده و در كلاس ارائه كرده باشد، كلاس خود را بر محوریت آیات و روایات برگزار كرده است و به عبارت گویاتر، هنگامی در سخن ما، محوریت آیات و روایات تحقق می‌پذیرد كه سه چیز با توجه به قرآن و سخن امامان معصوم علیهم السلام تهیه شده باشد:

1. مطالب و محتواها؛

2. ارتباط و نظم بین آنها؛

3. نتیجة مبحث.

ممكن است شخصی نتواند هر سه مورد فوق را در كلاس رعایت كند یا برخی مباحث به گونه‌ای باشند كه نتوان همة موارد را لحاظ كرد، در این صورت، اگر مبلغ بتواند تنها مورد اول را انجام دهد؛ یعنی مطالب و محتواهای كلاس را بر اساس سخن وحی و معصومین علیهم السلام مطرح كند، به رعایت این نكته دست یافته است؛ هر چند كه بهتر است به هر سه مورد جامة عمل بپوشاند.

چرایی و اهمیت

حال كه با تعریف «محوریت آیات و روایات» آشنا شدید، خوب است پیرامون اهمیت و ضرورت آن سخن به میان آوریم و به این سؤال پاسخ دهیم كه چرا در گفتار باید آیات و روایات را محور بحث و مركز سخن قرار داد؟

به نظر می‌رسد برای پرداختن به این موضوع، باید چند مطلب را مد نظر داشت:

1. رابطة سعادت با قرآن و روایات؛

2. ارتباط نیازهای مختلف انسان با قرآن و روایات؛

3. جذابیت قرآن و روایات؛

4. سفارش ائمة هدی علیهم السلام در مورد این موضوع.

1. سعادت بشر

سعادت بشر، در گرو حیات اسلام ناب در عرصه اجتماع است و حیات اسلام نیز به عمل به قرآن و عترت است.

قرآنی كه چهارده قرن همواره در متن زندگی عمومی و خصوصی مسلمانان بوده است، در بارة خود می‌فرماید:

‌«إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یهْدی لِلَّتی هِی أَقْوَمُ‌»؛ [1]

«همانا این قرآن به [بهترین و] استوارترین راه هدایت می‌كند.‌»

امیرالمؤمنین علیه السلام نیز كه گهربارترین كلام بشری در سخنان یافت می‌شود، درباره قرآن می‌فرماید:

«اِنَّ أَحْسَنَ الْقَصَصِ وَ أَبْلَغَ الْمَوْعِظَةِ وَ أَنْفَعَ التَّذَكُّرِ كِتَابُ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ؛ [2] همانا زیباترین قصه‌ها و رساترین موعظه و پرسودترین تذکّرها كتاب خداوند جلیل و عزیز است.‌»

رها كردن یكی از این دو ثقل، نگون بختی، ناكامی و شقاوت را به دنبال خواهد داشت.

نبی مكرم اسلام كه سزاوارترین درودها بر او و خاندان پاكش باد، می‌فرماید:

«أَیهَا النَّاسُ اسْمَعُوا وَ قَدْ بَلَّغْتُ إِنَّكُمْ سَتَرِدُونَ عَلَی الْحَوْضَ فَأَسْأَلُكُمْ عَمَّا فَعَلْتُمْ فِی الثَّقَلَینِ وَ الثَّقَلَانِ كِتَابُ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ أَهْلُ بَیتِی فَلَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَهْلِكُوا وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُم ْْ؛ [3]

ای مردم! گوش فرا دهید كه [این پیام را به شما] ابلاغ كردم:

شما نزد حوض كوثر بر من وارد خواهید شد و من از شما در بارة عمل و رفتارتان نسبت به دو چیز گران سنگ سؤال خواهم كرد. آن دو چیز، كتاب خدا و اهل بیتم می‌باشد. پس هیچ‌گاه از آنها پیشی نگیرید وگرنه هلاك خواهید شد و در صدد آموزش به آنها نباشید! همانا آنها آگاه‌تر از شمایند.‌»

2. نیازمندیهای انسان

اعتقاد شیعه بر آن است كه تمام موضوعات و مطالب مورد نیاز برای نیل به سعادت دنیوی و اخروی در قرآن وجود دارد.

‌«وَ نَزَّلْنا عَلَیكَ الْكِتابَ تِبْیاناً لِكُلِّ شَی ء‌» [4] «و ما این كتاب را كه روشنگر همه چیز است، بر تو نازل كردیم.‌»

«ما فَرَّطْنا فِی الْكِتابِ مِنْ شَی ء؛ [5] ما هیچ چیز را در این كتاب فرو گذار نكردیم.‌»

امام صادق علیه السلام فرمودند:

«اِنَّ اللَّهَ تَبَاركَ وَ تَعَالَی اَنْزَلَ فِی الْقُرْآنِ تِبْیانَ كُلِّ شَیءٍ حَتَّی وَ اللَّهِ مَا تَرَكَ اللَّهُ شَیئاً یحْتَاجُ اِلَیهِ الْعِبَادُ حَتَّی لَا یسْتَطِیعَ عَبْد یقُولُ لَوْ كَانَ هَذَا اُنْزِلَ فِی الْقُرْآنِ اِلَّا وَ قَدْ اَنْزَلَهُ اللَّهُ فِیهِ؛ [6]

همانا خداوند تبارك و تعالی در قرآن همه چیز را بیان كرده است تا آنجا كه به خدا سوگند! خداوند هیچ چیزی از نیازمندیهای بندگان را نادیده نگرفته است؛ به گونه‌ای كه شخصی نمی‌تواند بگوید: اگر فلان چیز در قرآن نازل شده بود؛ مگر اینكه خداوند از قبل در قرآن آورده است.‌»

اكنون برای فهم و درك سخنان پروردگار یگانه و كلام وحی باید به مفسر دانا و آگاه مراجعه كنیم.

غالب برخی آیات روشن است؛ اما برخی دیگر به آسانی قابل فهم نیست و عقل بشری در درک حقیقت و تأویل آن ناتوان است. این آیات که به تفسیر قرآن متشابهات نامیده می‌شوند را تنها خداوند دانا و کسانیکه از علم خداوندی بهره مند هستند می‌فهمند.

وقتی تاریخ را با دقت مطالعه و حوادث و رویدادهایش را بررسی می‌كنیم و با شخصیتهای مختلف و گفتار و كردارشان آشنا می‌شویم، مفسر حقیقی را كسانی می‌یابیم كه با علم الهی و دانش لدنی خود، پرده‌های جهل را كنار زده، قلب آدمی را با مضامین بلند و معارف رفیع قرآنی اُنس داده‌اند تا آنجا كه كلام و رفتار، سكون و حركت آنها مفسر مفاهیم آیات كتاب خداست؛ به گونه‌ای كه قرنها پاسخگوی همة سؤالات تفسیری و ابهامات موجود در فهم قرآن بوده است.

تاریخ گواهی عادل بر این مدعاست.

حال اگر از روایات صرف نظر كرده، بخواهیم به صورت مستقل آیات را درك كنیم و معارف حقه را به دنیای تشنه و نیازمند امروز برسانیم، آیا با تمام پیشرفتهای علمی، می‌توانیم همة امور و تمامی صنوفِ نیازمندی انسان را از دل قرآن به دست آوریم و آیات ‌«وَ نَزَّلْنا عَلَیكَ الْكِتابَ تِبْیاناً لِكُلِّ شَی ء‌» و ‌«ما فَرَّطْنا فِی الْكِتابِ مِنْ شَی ء‌» را برای جهانیان اثبات كنیم؛ طوری كه قلب سلیم، سكون، و عقل دقیق، سكوت اختیار كند؟!

شاید بتوان برخی مطالب را از ظاهر قرآن استخراج کرد؛ اما فهم بواطن قرآن و آیات متشابه بدون تمسک به گفتار ائمه اطهار علیهم السلام ممکن نخواهد بود.

هر چه زمان می‌گذرد و بر ثانیه‌های عمر آدمی افزوده می‌گردد و دانش فراتر، علوم دقیق‌تر و فرهنگها مترقی‌تر می‌شود، احساس نیاز به روایات برای دقت در برداشت از قرآن بیشتر، مملوس‌تر و محسوس‌تر می‌شود.

امام صادق علیه السلام در تفسیر آیة شریفة ‌«فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ ‌»؛ [7] « اگر ناآگاهید، از دانایان بپرسید.‌» می‌فرماید:

«الْكِتَابُ هُوَ الذِّكْرُ وَ أَهْلُهُ آلُ مُحَمَّدٍ علیهم السلام أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِسُؤَالِهِم ْْ؛ [8] قرآن ذكر است و اهل ذكر، خاندان رسول كه درود خدا بر آنان باد، می‌باشند. خداوند سبحان [انسانها را] به پرسشگری از ایشان امر فرموده است.‌»

طبیعی است كه در تفسیر آیات و فهم معانی‌اش باید به دانایان و اهل كتاب حمید و قرآن مجید مراجعه كنیم.

3. جذابیت زیاد

جذابیت آیات و روایات، مطلب وجدانی است كه با خواندن، تأمل و تدبر می‌توان آن را حس کرد.

برای رسیدن به این حس و حال معنوی و ارزشمند، كافی است لحظاتی از عمر خود را صرف فهم آیات و روایات و تأمل پیرامون آن كنیم و تئوریهای آن را با زندگی و دنیای امروز مقایسه و با اعمالمان تطبیق كنیم.

ممكن است این سؤال بر ذهنتان نقش بندد كه چرا قرآن و روایات جذابیت دارند و انسان را در دنیایی به زیبایی تمام هستی، سیر می‌دهند؟

جواب این پرسش را در «علل الشرایع» یافتیم. شخصی از امام صادق علیه السلام سؤال می‌كند:

«مَا بَالُ الْقُرْآنِ لَا یزْدَادُ عَلَی النَّشْرِ وَ الدَّرْسِ إِلَّا غَضَاضَةً؛ سر این چیست كه بحث و درس قرآن انجام نمی‌شود، مگر اینكه بر طراوت و شادابی آن افزوده می‌گردد؟»

حضرت در پاسخ می‌فرماید:

«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی لَمْ یجْعَلْهُ لِزَمَانٍ دُونَ زَمَانٍ وَ لِنَاسٍ دُونَ نَاسٍ فَهُوَ فِی كُلِّ زَمَانٍ جَدِید وَ عِنْدَ كُلِّ قَوْمٍ غَضّ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ؛ [9] [این بدان جهت است كه] خداوند متعال قرآن را برای زمان محدود یا مردمان خاصی قرار نداده است؛ قرآن، تا روز قیامت، در هر زمانی جدید و برای هر ملتی با طراوت و جذاب خواهد بود.‌»

روایات نیز از این جذابیت و طراوت بی‌بهره نیستند؛ همچنان كه خواهد آمد، امام رضا علیه السلام این حقیقت را بیان نموده‌اند كه اگر مردم از خوبیها و نیكیهای كلام ما اهل بیت آگاه شوند، سخن ما را سرمشق زندگی خود قرار داده، از دستورات ما اطاعت می‌كنند.

4. توصیة مؤكّد

انگیزه و شوق مطالعة آیات و روایات، یادگیری و یاد دادن آنها موقعی افزایش می‌یابد كه از اجر و پاداش آن با خبر شویم.

امام صادق علیه السلام می‌فرماید:

«الرَّاوِیةُ لِحَدِیثِنَا یشُدُّ بِهِ قُلُوبَ شِیعَتِنَا أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ؛ [10] كسی كه گویندة احادیث ماست، به گونه‌ای كه قلوب شیعیان ما را [در مسیر حق] پایدار و مطمئن می‌سازد، بر هزار عابد فضیلت دارد.‌»

عبدالسلام هروی از امام رضا علیه السلام نقل می‌كند كه فرمودند:

«رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیا أَمْرَنَا؛ خداوند رحمت كند بنده‌ای را كه امر ما را زنده كند.‌»

پرسیدم: چگونه می‌توان امر شما را احیاء كرد؟

حضرت جواب فرمودند: «یتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا؛ [11] علوم ما را یاد بگیرد و به مردم آموزش دهد؛ چرا كه اگر مردم نیكیهای سخن ما را بدانند، از ما پیروی خواهند كرد.‌»

در این زمینه، روایات بسیار زیاد و موثق در كتب معتبر به چشم می‌خورد. این عمل آن قدر مورد سفارش و تأكید ائمة اطهار علیهم السلام است كه نقل روایت و فهم آن باید یكی از ملاكهای شخصیت دینی افراد قرار گیرد. امام باقر علیه السلام به فرزندش، امام صادق علیه السلام، می‌فرماید:

«یا بُنَی اعْرِفْ مَنَازِلَ شِیعَةِ عَلِی علیه السلام عَلَی قَدْرِ رِوَایتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِم؛ [12] فرزندم! منزلت و رتبة شیعة علی علیه‌السلام  را به اندازة روایات و شناختشان [نسبت به معارف دین] بدان.‌»

نتیجه

با توجه به اینكه سعادت انسان و عدم گمراهی او در تمسك به ثقلین است و از طرف دیگر، همة مطالب مورد نیاز انسان در آن دو، به طور محكم و متشابه [13] وجود دارد و از سوی سوم، خودِ آیات و روایات شادابی و طراوتی دارد كه جذابیت فوق العاده‌ای را به دنبال خواهد داشت و از جهت چهارم، نقل آیات نورانی و روایات معصومین علیهم السلام بسیار مورد سفارش قرار گرفته است، ضرورت محور بودن آیات و روایات در القاء مفاهیم دینی در یك كلاس یا سخنرانی هویدا می‌شود و نه تنها تبلیغ، بلكه همة شئون زندگی، فعالیتهای روزانه، تحصیل، كار، كسب روزی و... در امور فردی و اجتماعی، همه و همه باید با محوریت دستورات الهی و فرامین ائمة اطهار علیهم السلام باشد و در هر عرصه‌ای به نظر آنها عمل شود تا سعادت حقیقی حس گردد.

بهترین تبلیغ

تجربة قرنها تبلیع اسلام این مطلب را همچنان زنده نگه‌داشته است كه مهم‌ترین، مؤثرترین و سودمند‌ترین محتواها و همچنین جذاب‌ترین، زیباترین و دقیق‌ترین شیوه‌ها در آیات و روایات یافت می‌شود؛ تنها با این تفاوت كه محتواها غیر قابل تغییر و دگرگونی هستند، اما انتخاب و اجراء شیوه‌ها به مقتضیات زمان، مخاطب و محیط بستگی دارد.

به طور مثال، این مطلب كه «استفادة غیر قانونی از اموال بیت المال حرام است.‌» تغییر‌ناپذیر است؛ اما شیوة ارائة این محتوا، گاهی با نزدیك كردن آهن گداخته به دستِ سائل صورت می‌پذیرد و گاهی با خاموش كردن شمع بیت المال برای گفتگوهای شخصی و امروز هم در بازرسیهای سازمانی و تنبیه رانت خواران.

وقتی با اندك تأملی می‌توانیم بهترین محتواها را در زیباترین قالبها به وسیلة كلام نور به مخاطب خود برسانیم.

چرا به نوآوری و خلاقیت از سوئی و تدبّر در آیات و روایات و استنتاج روشهای نو نپردازیم، گرچه استفاده از علوم روز در روشهائی كه صحیح و مطابق با بینشها و ارزشهای دینی است، ممدوح و ارزشمند است و حتی دانستن تئوریهای علوم انسانی به درك بهتر و فهم دقیق‌تر شیوه‌های اسلامی كمك می‌كند؛ اما این بدان معنا نیست كه چشممان را تنها به لبان صاحب‌نظران غربی بدوزیم.

بعضی از مبلغان، به جهت جذاب‌سازی سخنان خود، خصوصاً اگر در جمع نوجوانان و جوانان امروزی باشند، از طرح آیات و روایات واهمه دارند و گویا احساس می‌كنند با عمل به تئوریهای روز یا یافته‌های ذهن خود، بهتر می‌توانند نسل امروز را به مبانی و تفكرات دینی و مذهب اثنا عشری آشنا کنند و در این مسیر، گاهی محتواهای غنی اسلامی را فدای شیوه‌های ساختگی خود می‌كنند؛ در حالی كه بارها شاهد بوده‌ایم كه كلام وحی الهی و سخنان گهربار ائمة اطهار علیهم السلام در جمع اقلیتهای مذهبی یا انسانهای بی‌دینِ غربی و اروپایی خوش درخشیده و دلهایی را به خود متمایل ساخته است.

اگر احیاناً در مواردی، بیان آیات و روایات باعث دلزدگی، سردی و عدم اثر گذاری شده است، به خاطر شیوه‌های نامناسب و بی‌دقتی ما بوده است. امامان معصوم علیهم السلام در بیان سخنان نورانی خود از لبان مباركشان، كه خود به تنهایی به قدر عالمی جذابیت دارد، تنها به گفته‌ها و شیوه‌های گفتاری بسنده نمی‌كردند؛ گاهی جواب را با سكوت می‌دادند، گاهی پاسخ شخصی را بعد از مدتها در فرصت مناسب مطرح می‌كردند، گاهی شخص را به پشت بام می‌بردند و بازار را به او نشان داده، سخن خود را بیان می‌كردند و....

حال ما چگونه توقع داریم آیات و روایات را با شیوه‌ای همیشگی و یكنواخت به مخاطب برسانیم و نتیجه بگیریم!

خلاصه

خلاصه اینكه ما می‌خواهیم كلاس دینی داشته باشیم؛ یعنی كلاسی كه معارف حقة اسلام و مذهب تشیع را بیان کنیم و این امر بدون محور بودن آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام تحقق پذیر نخواهد بود.

· پاورقــــــــــــــــــــی

[1] . اسراء / 9.

[2] . الكافی، ج 8، ص 175.

[3] . الكافی، ج 1، ص 293.

[4] . نحل / 89.

[5] . انعام / 38. فرط: كفَّ عنه و اُمهلَه؛ فرَّط فی الشیء و فرَّطه: ضیعه و قَّدم العجز فیه. (لسان)

[6] . الكافی، ج 1، ص 59.

[7] . نحل / 43.

[8] . الكافی، ج 1، ص 295.

[9] . بحارالانوار، ج 2، ص 280. البال: الحال و الشأن؛ غضض: الغَضُّ: الطَّرِی. (لسان)

[10] . الكافی، ج 1، ص 33.

[11] . وسائل الشیعة، ج 27، ص 92.

[12] . مستدرك الوسائل، ج 1، ص 84.

[13] . در روایتی به نقل از امام رضا علیه السلام آمده است كه روایات نیز مانند آیات قرآن محكم و متشابه دارد. ر. ك: وسائل الشیعة، ج 27، ص 115.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.