رفتن به محتوای اصلی
هر روز با یک منبر؛

جلسه پنجم ره توشه ماه محرم ۱۳۹۹،زیبایی های کربلا

تاریخ انتشار:
قیام کربلا تقابل دو فرهنگ الهی و جاهلی است که یک سوی آن همه زیبایی‌ها، مانند غیرت، شجاعت، ایثار، آزادگی و بصیرت، و در سوی دیگر همه زشتی‌ها، مانند ستم و دنیا‌طلبی نمود پیدا می‌کند. در این نوشتار برخی از زیبایی‌های کربلا تبیین می‌شود. 

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| جلسه پنجم ره توشه ماه محرم ۱۳۹۹، زیبایی های کربلا؛ غیرت دینی، شجاعت و ایثار.

کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

مقدمه
تاریخ بشر همواره شاهد تقابل دو جریان حق و باطل بوده و خواهد بود. در یک سو همه خوبی‌ها و زیبایی‌ها و در سوی دیگر همه زشتی‌ها و بدی‌ها نمود پیدا می‌کند. حاملان جریان اول ، انبیا و اولیا: هستند که طلایه دار دین داری، عدالت، معنویت و ستم ستیزی اند و حاملان جریان دوم، حاکمان ستم پیشه و سلطه طلبانی همچون فرعون و نمرود به عنوان پرچمداران دین‌ستیزی، ظلم و جنایت هستند. این دو جریان، دو فرهنگ هستند: فرهنگ الهی و فرهنگ جاهلی. قیام کربلا نیز تقابل دو فرهنگ الهی و جاهلی است که یک سوی آن همه زیبایی‌ها، مانند غیرت، شجاعت، ایثار، آزادگی و بصیرت، و در سوی دیگر همه زشتی‌ها، مانند ستم و دنیا‌طلبی نمود پیدا می‌کند. در این نوشتار برخی از زیبایی‌های کربلا تبیین می‌شود. 

1. غیرت دینی 
علمای اخلاق در تعریف غیرت گفته‌اند: «غیرت و حمیّت؛ یعنی تلاش در نگهداری آنچه حفظش ضروری است. این صفت در قالب مطلوبش، از شجاعت، بزرگ‌منشی و قوت نفس انسان سرچشمه می‌‏گیرد و یکی از «ملکه»های شریفه نفسانی ‏است».  اصل غیرت به دور از افراط و تفریط‌ها و کجروی‌ها، از جمله صفاتی است که در احادیث، به خداوند نیز نسبت داده شده است.  امیرالمؤمنین(علیه السلام) درباره غیرت فرموده است: «إِنَ‏ اللَّهَ‏ يَغَارُ لِلْمُؤْمِنِ‏ فَلْيَغَرْ وَ مَنْ لَا يَغَارُ فَإِنَّهُ مَنْكُوسُ الْقَلْبِ؛  خداوند برای مؤمن غیرت می‌ورزد، پس او نیز باید غیرت آورد. هر کس غیرت نورزد، دلش وارونه است». 
امام ‌حسین(علیه السلام) علی‌رغم آنکه می‌دانست جنایت‌بارترین ظلم علیه ایشان و خانواده مظلومشان انجام می‌شود؛ اما غیورانه از عزت اسلام دفاع نمود؛ زیرا وجود غیرت تا آن جا حیاتی است که اسلام، در تشریع احکام نیز به آن عنایت داشته است. رسول‌خدا9 فرموده‌ است: «آگاه باشید که خداوند، محرمات را حرام و حدود را وضع کرد و هیچ ‌کس غیورتر از خدا نیست که از روی غیرت، زشتی‌ها را حرام کرده است».  

ستایش غیرت دینی در قرآن
قرآن دربارۀ بعضى از جنگجویان با ایمان که فاقد وسایل لازم براى شرکت در میدان جنگ بودند، مى‌فرماید:
وَ لا عَلَى الَّذينَ إِذا ما أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لا أَجِدُ ما أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّوْا وَ أَعْيُنُهُمْ تَفيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً أَلاَّ يَجِدُوا ما يُنْفِقُون‏؛  و نیز ایرادى نیست بر آن‌ها که وقتى نزد تو آمدند که آنان را بر مرکبى براى جهاد سوار کنى، گفتى: مرکبى که شما را بر آن سوار کنم، ندارم! از نزد تو بازگشتند؛ در حالى که چشمانشان از اندوه اشکبار بود؛ زیرا چیزى نداشتند که در راه خدا انفاق کنند و با آن به میدان بروند.

«تفیض» در این آیه به ‌معناى فرو ریختن فراوان است و آن، چیزى جز غیرت دینى نیست که در آموزه‌های دینی مورد توجه و اهمیت فراوان قرار گرفته است؛ چنان که امام علی(علیه السلام) بعد از شنیدن خبر اهانت سربازان معاویه به زن ذمیه فرمود: «اگر مسلمانى به ‌خاطر این حادثه بسیار دردناک از شدّت تأسّف بمیرد، جاى سرزنش ندارد؛ بلکه به ‌نظر من سزاوار است».  
اگر غیرت دینی نباشد، دینی هم وجود ندارد؛ از همین روست که قرآن مسلمانان را به دفاع از مسلمانان مظلوم تشویق می‌کند: 
وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها ...؛  چرا در راه خدا، و در راه مردان و زنان و کودکانى که به دست ستمگران تضعیف شده‌اند، پیکار نمى‌کنید؟! همان افراد ستمدیده‌اى که مى‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر مکه که اهلش ستمگرند، بیرون ببر.

واقعۀ عاشورا نمادی از غیرت دینی
واقعۀ عاشورا، نمادی از غیرت دینی است. علت ارزشمندی واقعۀ کربلا، از همین روست که امام حسین(علیه السلام) هر چه داشت، برای خدا داد و حضرت زینب (سلام الله علیها) پس از این واقعه فرمود: «مَا رَأَيْتُ‏ إِلَّا جَمِيلا؛  چیزی جز زیبایی ندیدم». رفتار یاران اباعبدالله(علیه السلام) در روز عاشورا نیز نمایشی از جلوه‌های زیبای غیرت دینی بود که آنان به ‌واسطۀ غیرت، امام خود را تنها نگذاشتند. 

غیرت دینی، فریضه الهی 
غیرت دینی، فریضه‌ای است که در هیچ وضعیتی ترک ‌شدنی نیست. حتی اگر انسان نتواند در عمل با متجاوزان به حریم دینی مبارزه کند،‌ باید در قلب از آنان نفرت داشته باشد. آنانی که حتی این مرحله از غیرت را انجام ندهند، «مردۀ زنده‌نما» هستند. امام‌ صادق(علیه السلام) می‌فرماید: 
خداوند متعال، دو فرشته را مأمور کرد تا شهری را با اهلش ویران کنند. زمانی که به شهر رسیدند، فردی را یافتند که در حال دعا و تضرع در برابر خداوند بود. یکی از آن دو فرشته به دیگری گفت: «این فرد عابد را نمی‌بینی؟». آن دیگری گفت: «می‌بینمش؛ ولی آنچه را که خدا به من دستور داده است، انجام می‌دهم». آن فرشته گفت: «ولی من تا زمانی ‌که از خداوند متعال کسب تکلیف نکنم، دست به کاری نمی‌زنم». پس به خداوند متعال عرض کرد: «در آن شهر فردی را دیدم که در حال عبادت و تضرع بود». خداوند فرمود: «به آن چیزی که دستور دادم عمل کنید. فَإِنَ‏ ذَلِكَ‏ رَجُلٌ‏ لَمْ‏ يَتَغَيَّرْ وَجْهُهُ‏ غَضَباً لِي‏ قَطُّ؛  چون آن فرد، به هیچ عنوان به ‌خاطر من بر هیچ گناه و خطایی غضبناک و خشمگین نشده است و هیچ اقدامی در تغییر آن گناهان انجام نداده است.

یکی از دوستان شهید مهدی باکری درباره غیرت دینی او می‌گفت:
در پادگان سرباز بودم. روزی مهدی باکری به من گفت: «امشب بیا با تو کار دارم. باید کمی بنزین تهیه کنیم و با آن کوکتل مولوتوف درست کنیم». نفهمیدم آن‌ها را برای چه می‌خواهد. مدتی گذشت، خبر رسید که تمام مشروب‌فروشی‌های شهر یکی پس از دیگری آتش می‌گیرد. آن جا بود که فهمیدم مهدی باکری چه کار می‌خواست بکند. 
امام خمینی(ره) نیز نمونه و مصداق عینی غیرت دینی بود؛ چنان که در جریان سلمان رشدی، از همه مسلمانان غیور دعوت کرد تا علیه این توطئه استکباری قیام کنند و فرمان قتل سلمان رشدی را صادر کرد. پس از صدور فرمان قتل سلمان رشدى، مسئولان سیاست خارجى کشور خدمت امام رسیدند و عرض کردند: «آقا! این فتواى شما با قوانین دیپلماسى و موازین بین‌المللى سازگار نیست». امام فرمود: «به دَرَک. آبروى رسول‌الله(صلی الله علیه و آله) رفت. هر چه مى‌خواهد به هم بخورد. اى کاش خودم جوان بودم، مى‌رفتم او را مى‌کشتم!». 

2. شجاعت 
یکی دیگر از زیبایی‌های کربلا، شجاعت است. همه یاران امام حسین(علیه السلام) از بزرگ و کوچک، پیر و جوان، زن و مرد در نهایت شجاعت بودند تا آن جا که ترس، حتی برای لحظه‌ای در وجود آن بزرگواران راه نیافت. 
شجاع کسی است که بیش از هر چیز، همیشه به خویشتن خویش و خواسته‌های گوناگون خود تسلط دارد. امام علی(علیه السلام) می‌فرماید: «أَشْجَعُ النَّاسِ مَنْ غَلَبَ هَوَاهُ؛ شجاع‌ترین مردم کسی است که بر نفسش غلبه کند». کسی‌که مرتکب گناه می‌شود، شجاعت ندارد. شهدا که نماد شجاعت در برخورد با دشمن بودند، ابتدا در مبارزه با شیطان پیروز شدند؛ چنان که شهید علی چیت‌سازیان گفته است: «کسی می‌تواند از سیم‌خاردارهای دشمن عبور کند که در سیم‌خاردارهای نفس خود گیر نکرده باشد». 

در تاریخ نقل است روزی ملک‌شاه سلجوقی بر فقیهی وارد شد. حکیم سرگرم مطالعه بود و در برابر پادشاه تواضع نکرد. سلطان خشمگین شد و به حکیم گفت: «آیا نمی‌دانی من کیستم؟ من آن سلطان مقتدری هستم که فلان گردن‌کش را به خواری کشتم و فلان یاغی را به زنجیر کشیدم». حکیم خندید و گفت: «من نیرومندتر از تو هستم؛ زیرا من کسی را کشته‌ام که تو اسیر چنگال بی‌رحم او هستى». شاه با حیرت پرسید: «او کیست؟» حکیم به‌ نرمی پاسخ داد: «‌آن، نفس است. من نَفْسِ خود را کشته‌ام و تو هنوز اسیر نفس امارۀ خود هستی و اگر اسیر نبودی، از من نمی‌خواستی پیش پای تو به خاک افتم و عبادت خدا بشکنم و ستایش کسی را کنم که چون من انسان است». ملک‌شاه از شنیدن این سخن شرمنده شد و از خطای خود عذرخواهی کرد. 

شجاعت علما در حق‌گویی و دفاع از حق
شجاعت در مقابل دشمن، یکی از ویژگی‌های مهم مؤمنین است. علما و شهدا، انسان‌های شجاعی بودند. مرحوم حاج‌ آقا مصطفی; از قول امام خمینی چنین نقل می‌کرد: «وقتی مرا می‏‌بردند، بین قم و تهران ماشین از جاده بیرون رفت. من فکر کردم که می‌‌خواهند قضیه را خاتمه بدهند؛ ولی وقتی مراجعه کردم به قلبم، دیدم هیچ تغییری نکرده است». وقتی پس از آزادی در سال 1343 در مسجد اعظم سخنرانی می‌کرد، فرمود: «والله! من به‌ عمرم نترسیده‌ام. آن شبی هم که آن‌ها مرا می‌بردند، آن‌ها می‌ترسیدند. من آن‌ها را دلداری می‌دادم». 
شجاعت شهدا رنگ ‌و بوی دیگری داشت؛ شجاعتی که از جنس کربلاییان بود. در زمستان 1361، معبر کمیل در منطقۀ فکه شاهد شهادت ۳۰۰ نفر از بهترین انسان‌های تاریخ از دو گردانِ لشکر 27 محمد رسول‌الله(صلی الله علیه و آله) بود؛ دو گردانی که کانال‌های فکه را برای همیشه به ‌نام معبر کمیل جاودانه کردند. آنان با شجاعتی وصف‌ نشدنی و تکیه بر خدا، خود را جاودانۀ تاریخ کردند. در خاطره‌ای از این دو گردان نقل است:
بی‌سیم‌چیِ گردان حنظله در آخرین لحظات، حاج ‌ابراهیم همت را خواست. حاجی گوشی را به ‌دست گرفت. صدای ضعیف و پر از خش‌ خش را از آن سوی خط شنیدم که می‌گفت: «احمد رفت. حسین هم رفت. باطری بی¬سیم دارد تمام می‌شود. عراقی‌ها الان می‌آیند تا ما را خلاص کنند. من هم خداحافظی می‌کنم». حاج ‌همت همان‌طور که به ‌پهنای صورت اشک می‌ریخت، گفت: «بی‌سیم را قطع نکن؛ حرف بزن! هر چی دوست داری بگو، اما تماس خودت را قطع نکن!». صدای بی‌سیم‌چی را شنیدم که می‌گفت: «سلام ما را به امام برسانید. از قول ما به امام بگویید همان‌طورکه فرموده بودید حسین‌وار مقاومت کردیم. ماندیم و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ جنگیدیم». 

3. ایثار
یکی دیگر از زیبایی‌های کربلا، ایثار است. ایثار از مقام‌های والای انسانیت و به معنای بخشش به کسی، در چیزی که خود فرد به آن نیاز دارد، است.  ایثار امام حسین(علیه السلام) و یارانش در روز عاشورا، بی‌نظیرترین ایثار تاریخ بود. شاید سخت‌ترین ایثار، ایثار مال و جان باشد که به نمونه‌‌هایی از آن‌‌ها اشاره می‌شود:

الف. ایثار مال
نمونه‌های فراوانی از ایثار را می‌توان در سیره ائمه: دید، چنان که نقل است امام ‌زین‌العابدین(علیه السلام) به انگور علاقه داشت و در عین‌ حال بر اساس آیۀ «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون»، همین میوۀ مورد علاقۀ خود را «انفاق» می‌کرد. امام ‌صادق(علیه السلام) فرموده ‌است: 
علی‌ بن‌ الحسین(علیه السلام) از انگور خوشش می‌آمد. روزی مقداری انگور مرغوب و زیبا به مدینه آوردند. کنیز حضرت مقداری از آن را خرید و به هنگام افطار نزد ایشان آورد. حضرت از آن خشنود شد. قبل از این¬که دستش را به ‌سمت آن دراز کند، نیازمندی به در خانه آمد. حضرت به آن کنیز فرمود: «این انگور را برای او ببر». کنیز گفت: «ای مولای من، مقداری از این انگور او را کفایت می‌کند». حضرت فرمود: «نه به خدا قسم! همه‌اش را برای او بفرست». فردا باز آن کنیز مقداری از همان انگور را خرید و برای امام(علیه السلام) آورد و باز نیازمند دیگری آمد و حضرت دستور داد و کنیز هم انگور را برای او فرستاد. باز کنیز انگور را خرید و در شب سوم آن را برای حضرت آورد، ولی دیگر نیازمندی نیامد. حضرت فرمود: «مَا فَاتَنَا مِنْهُ شَی‏ءٌ وَ الْحَمْدُلِلَّه‏؛ چیزی از آن از ما فوت نشد والحمدالله». 

نمونه‌هایی از ایثار مال

سهمیه
یکی از دوستان شهید رضا شکری‌پور نقل می‌کند:
چند سهمیۀ حج داده بودند به سپاه. یکی‌ از آن‌ها مال او بود. به او گفتم: «رضا، خوش‌ به ‌حالت! من توی خواب هم نمی‌بینم بروم مکه». چند روز بعد رضا آمد و گفت: «تو بقیع یادم می‌کنی؟». گفتم: «خاک عالم. بقیع؟! من؟». گفت: «آره دیگه!». گفتم: «چطوری؟». گفت: «خیلی ساده». رفته بود به جای اسم خودش، اسم مرا نوشته بود. از آن روز به بعد بچه‌ها به او می‌گفتند: «حاج ‌رضا». 

روحانی ایثارگر
یکی از روحانیون فداکار  در سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برای تبلیغ به یکی از روستاهای کشور رفت. آن جا آب آشامیدنی سالم و مناسب نداشت و ساکنان روستا برای تهیۀ آب، بسیار در زحمت بودند و بودجه‌ای هم برای تأمین آب لوله‌کشی نداشتند. او پس از مراجعت به قم، منزل مسکونی‌اش را فروخت و با پولش هزینۀ لوله‌کشی آن روستا را تأمین کرد و خود در خانه‌ای اجاره‌ای ساکن شد. او تا وقتی که از دنیا رفت، مستأجر بود. پس از وی، فرزندان او نیز تا مدتی مستأجر بودند. 

اهدای پول ماشین
پدر شهید رضا باقری، دربارۀ روحیۀ ایثار فرزندش می‌گوید:
زمانی ‌که آموزش رانندگی قبول شد، اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بود. روزی گفت یک ماشین پیکان سواری هست که اگر توانایی خرید آن را داشتم، می‌خریدم و با آن ماشین هم کار می‌کردم، هم پدر و مادر در مواقع نیاز از آن استفاده می‌کردند. مادر و خواهرش برای این که بتواند ماشین را بخرد، مقداری طلا داشتند؛ فروختند. من هم مبلغی تهیه کردم و به او دادم که خودروی مد نظرش را خریداری کند، اما مدتی گذشت و خبری از ماشین نبود. از او پرسیدم: «چرا ماشین را نخریدی؟». گفت: «پدر جان! انگار قسمت نبود که ماشین را بخرم. همین که برای خرید ماشین اقدام کردم، با خانواده‌ای مواجه شدم که صاحبخانه اسباب و اثاثیۀ آن‌ها را بیرون ریخته بود. آن پول را به آن خانواده دادم». 

ب. ایثار جان
مهم‌ترین و بالاترین نوع ایثار، ایثار جان است. تاریخ نمونه‌های فراوانی از چنین ایثارگرانی را به خود دیده است، از یاران پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) تا یاران باوفای اباعبدالله(علیه السلام)؛ از شهدای دفاع مقدس تا شهدای مدافع حرم. صحنه عاشورا، نمونه بارز و عینی ایثار جان است که در تاریخ‌ بی‌مثال است.

خوابیدن روی سیم‌ خاردار
شهید مهدی زین‌الدین، فرماندۀ لشکر 17 علی ‌بن ‌ابی‌طالب(علیه السلام) دربارۀ ایثار رزمندگان می‌گوید:
برای عملیات رفته بودیم که با مانع سیم‌ خاردار برخورد کردیم و نتوانستیم معبر را باز کنیم. با تمام این اوضاع و احوال، عملیات باید انجام می‌شد. مسئول دسته، برادران را جمع، و نظرخواهی کرد و به این نتیجه رسید که یک یا دو نفر باید روی سیم ‌خاردار بخوابند و دیگران از رویشان رد شوند. همۀ برادران رزمنده برای خوابیدن بر روی سیم ‌خاردار داوطلب شدند و مسئولشان دو نفر را انتخاب کرد. آن دو نفر به‌ جای این که بر پشت بر سیم ‌خاردار بخوابند تا درد کمتری بکشند، به ‌صورت بر روی سیم‌ها خوابیدند. وقتی از آن‌ها سؤال کردند که چرا به ‌صورت، روی سیم ‌خاردار خوابیدند؟ گفتند: «برای این که بچه‌ها نگاهشان به صورتمان نیفتد تا خجالت بکشند». وقتی که همۀ رزمندگان رد شدند، تکه‌های گوشت آن برادران را از لای سیم‌ خاردار در می‌آوردند! 

نگارنده: سیدمحمدحسین راجی
 
فهرست منابع
کتب
1. ابن‌ شهرآشوب، محمد بن‌ علی؛ مناقب آل‌ أبی‌‌طالب:؛ نجف: المطبعة الحیدریة، 1376ق.
2. ابن‌طاووس، علی ‌بن ‌موسی؛ اللهوف علی قتلی الطفوف؛ ترجمه عباس عزیزی؛ چاپ نهم، انتشارات صلاة، 1386ش.
3. دهقان، اکبر؛ هزار و یک نکته اخلاقی از دانشمندان؛ چاپ اول، قم: حرم، 1393ش.
4. راجی، سید محمد حسین؛ زیبایی‌ها و زشتی‌های کربلا؛ چاپ اول، مشهد: کتابستان ماجد، 1397ش.
1. رجایی، غلامعلی؛ برداشت‌هایی از سیره امام خمینی؛ چاپ ششم، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378ش.
5. سجادی‌پور، حسن؛ ققنوس و آتش؛ تهران: عابد، 1383ش.
6. صدوق، محمد بن علی؛ کتابُ من لایحضره الفقیه؛ ترجمه محمد جواد غفاری؛ چاپ اول، تهران: نشر صدوق، 1367ش.
7. فروتن، طه؛ یادگاران (کتاب مهدی باکری)؛ چاپ سوم، تهران: روایت فتح، 1382ش.
8. قرائتی، محسن؛ خاطرات حجت‌الاسلام قرائتى؛ چاپ ششم، تهران: مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، 1389ش.
9. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی؛ تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی؛ چاپ چهارم، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1407ق.
10. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار؛ چاپ دوم، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403 ق.
11. مدنی شیرازی، سید علی‌خان؛ الدرجات الرفیعه؛ قم: بصیرتی المطبعة الحیدریه و مکتبتها، 1382ق.
12. نراقی، ملا مهدی؛ جامع السعادات؛ تعلیق و تصحیح سید محمد کلانتر؛ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، [بی‌تا].
سایت‌ها و پایگاه‌ها
1. پایگاه خبری تحیلی شهید خبر؛ «سلام ما را به امام برسانید»؛ 05/04/1394، کد خبر: 17419.
2. پایگاه نوبد شاهد؛ «از ایثار مال تا ایثار جان»؛‌ 20/08/1396، کد خبر: 414159.
 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.